قدس آنلاین: چندی پیش محمدرضا جوادی یگانه، معاون فرهنگی و اجتماعی شهردار تهران از اجرای برنامههای جدید برای تغییر رفتار شهروندان در حوزه محیط زیست و آپارتماننشینی خبر داده و گفته بود: «وقتی موضوع شهر و شهروندی مطرح میشود، به طور معمول بین فرد شهرنشین و شهروند سودمند تفاوتهای ویژهای وجود دارد. شهرنشین کسی است که صرفاً در شهر سکونت فیزیکی دارد و از امکانات شهر استفاده میکند، اما در نقطه مقابل شهروند سودمند فردی است که علاوه بر استفاده و برخورداری از امتیازات شهرنشینی، تکالیف خود را در قبال شهر انجام میدهد.
تفاوت شهروند و شهرنشین
اما دکتر اصغر مهاجری، استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل اجتماعی با اشاره به تعریف شهروند و شهرنشین میگوید: شهروند یک مفهوم سیاسی و شهرنشین یک مفهوم اجتماعی و مدنی است. شهروند بر اساس قانون اساسی، شامل حال همه میشود، اما شهرنشین به افرادی اطلاق میشود که در تقسیمات کشوری در مناطقی به نام شهر سکونت دارند.
وی میافزاید: اگر بخواهیم این دو واژه را در یک راستا استفاده کنیم مبانی نظری آنها متفاوت و متمایز است؛ به طوری که وقتی از شهروند میگوییم باید از یک مفهوم سیاسی و جامعهشناسی سیاسی مربوط به قانون اساسی و مجموع یک سرزمین و وطن و حقوقی که برای شهروند در قانون اساسی مستتر است صحبت کنیم که بر اساس آن برخی میتوانند شهروند درجه یک و یا شهروند درجه دو باشند و به همان میزان از حقوق شهروندی آن سرزمین برخوردار شوند. اما هنگامی که از شهرنشینی صحبت میکنیم باید مفهوم را در حوزه جامعهشناسی شهری جستوجو کنیم.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: بنابراین وقتی بخواهیم به لحاظ جامعهشناسی شهری در خصوص مفهوم شهرنشین صحبت کنیم، برای فردی که شهرنشین تلقی میشود سه ویژگی متصور هستیم؛ نخست اینکه محل زندگی او در شهر است و مناسبات روزمره و اجتماعی خود را در شهر انجام میدهد؛ یعنی سر کار میرود یا خرید میکند. دومین ویژگی شهرنشین این است که مکث شهری دارد، یعنی برای دیدن و بهرهمند شدن از ظرفیتهای شهری در قالبهای هنری، فرهنگی، اجتماعی، تفریحی، زیست محیطی و غیره وقت بگذارد و برنامههای ویژه برای هر یک دارد. سومین ویژگی شهرنشین این است که فعالیت مدنی دارد، یعنی مسئولیت مدنی و شهری خود را در قالب گروهها، شبکهها و ثمنهای مختلف انجام میدهد و مشارکت دارد. بنابر این تعریف اگر شهرنشینی این سه ویژگی را نداشته باشد، فرایند جامعهپذیری شهری او ناقص است و یک شهرنشین کامل محسوب نمیشود.
به گفته وی یک شهرنشین کامل علاوه بر اینکه در شهرها سکونت دارد و مناسبات روزانه خود را در شهر انجام میدهد باید مکث شهری و مشارکت مسئولانه و متعهدانه در قالب فعالیتهای مدنی نیز داشته باشد.
شهروند کنشگر شهرنشین عامل
دکتر مهاجری میافزاید: زمانی که فرایند جامعهپذیری شهری به درستی انجام میشود، شهرنشین به یک نقطه واقعی و ایدهآل که به واقعیت تبدیل شده است، میرسد و به عنوان یک شهروند مسئول و متعهد شناخته میشود که واکنشهای خوبی نشان میدهد؛ در ادبیات دینی ما امر به معروف و نهی از منکر مسائل شهری است؛ به عنوان نمونه در قالب یک «NGO» میتواند فعالیتهای زیست محیطی داشته باشد و یا در قالب یک شبکه اجتماعی تعهدها و مسئولیتهای مرتبط با آب و کاهش مصرف آب را داشته باشد و به معنای واقعی «لا تسرفوا» را صرف میکند، یعنی اسراف نمیکند، کم فروشی نمیکند، فعال، متعهد و مسئول است و بنا بر ادبیات جامعهشناسی میتواند «کنشگر شهرنشین عامل» باشد، بر همه ساختارهای شهری - از مجتمع آپارتمانی گرفته تا محله و شهر- تأثیر بگذارد، در تعامل با ساختارهای شهری بیان شده عامل تغییرات سودمند و مفید باشد و وظایف خود را بر اساس فرایند فرهنگپذیری و جامعهپذیری شهری انجام دهد.
این پژوهشگر اجتماعی ادامه میدهد: با توجه به اینکه زندگی در شهرها بهویژه کلانشهرها از خانههای ویلایی و شخصی به سمت مجتمعهای مسکونی و آپارتماننشینی تغییر شکل داده و هر مجتمع مسکونی که متشکل از چند واحد آپارتمانی است یک جامعه کوچک را تشکیل میدهد، همه ویژگیهایی که برای فرایند جامعهپذیری و فرهنگپذیری شهرنشینی برشمرده شد در ساختاری کوچکتر شامل فرایند آپارتماننشینی نیز میشود و آپارتماننشینی نیز نیازمند جامعهپذیری و فرهنگپذیری است.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که کدام نهادها و سازمانها در آموزش مهارتهای شهرنشینی و آپارتماننشینی مسئولیت دارند تا بتوان مردم را از افراد عادی به همسایگان خوب و شهرنشینان مفید ارتقا داد، میگوید: در فرایند جامعهپذیری و فرهنگپذیری شهرنشینی که همه فرایندهای موجود در شهر از محیط زیست و آپارتماننشینی گرفته تا گردشگری و حمل و نقل را شامل میشود عوامل، نهادها و سازمانهای بسیار زیادی مشغول هستند و باید دارای طرح و برنامه باشند، اما نکته آسیبشناسانه این فرهنگپذیری و جامعهپذیری شهرنشینی و در پی آن آپارتماننشینی این است که این نهادها و سازمانها قادر نیستند در یک رویکرد منسجم و متحد و دارای وحدت رویه عمل کنند و به صورت جزیرهای عمل میکنند که این نوع عملکرد مانع حصول نتایج سودمند میشود. با این حال علاوه بر سازمانهایی که بهطور رسمی مسئولیت آموزش شهروندی شهروندان را عهدهدار هستند نهاد خانواده، آموزش و پرورش، دانشگاهها، ستاد امر به معروف و نهی از منکر و از همه مهمتر نظام رسانهای هر یک به اندازه توان خود مسئولیت دارند و برخی مسئولیتها عرفی و اجتماعی و برخی نیز رسمی است.
دکتر مهاجری ادامه میدهد: شورای فرهنگ عمومی و شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله ارگانهایی هستند که انتظار میرود در راستای آموزش شهرنشینی و نظامهای مرتبط با آن مانند آپارتمان نشینی خوب عمل کنند، اما به نظر میرسد از این وظیفه خود آگاه نیستند و یا برنامهای ندارند و یا به صورت جزیرهای عمل میکنند که خروجی آن قابل قبول نیست. بنابراین نبود وحدت و یکپارچگی در زمینه آموزش شهروندی و شهرنشینی موجب شده کارنامه مسئولان در این حوزه مردود شود.
نظر شما